روند علمروانشناسی در دنیا سوگیری خاصی دارد. در زمینهٔ روانشناسی خواسته ویا ناخواسته بیتوجهی شده است.
اگر علم روانشناسی را بخواهیم تقسیمبندی کنیم بادو رویکرد مواجه میشویم، رویکرد آمریکایی و اروپایی، این دو رویکرد سابقه طولانیدارند و باوجود اینکه روانشناسی در کشورهای اروپایی و بخصوص کشوری مثل آلمان پدیدآمد و آمریکاییهایی این علم را نزد آلمانیها فراگرفتند، پس از بازگشت به کشورخودشان، شروع به توسعه روانشناسی کردند. آمریکاییها به این نتیجه رسیدند کهنظریات خودشان را ارائه دهند و بهنوعی از اروپاییها و مکتب اروپایی مستقل شدند،اما در این صدسال گذشته به دلایلی رویکرد آمریکایی در روانشناسی نفوذ بیشتری پیداکرد.
رویکرد آمریکاییدر روانشناسی با ارائه کتب بیشتر و سادهتر موجب ترغیب خوانندگان به این کتابها شدکه هم در دسترس تر و هم قابلفهمتر بود. از طرفی هم بخشی از تحصیلکردگان ایرانی هم در امریکا تحصیلکرده بودند و گرایش به ترجمه کتابهای آمریکاییداشتند و از همین جهت اگر بخواهیم مقایسه کنیم تعداد کتابهای با رویکرد آمریکاییدر ایران نسبت به کتابهای اروپایی بیشتر است.
هر کشوری رویکردخودش را در روانشناسی دارد، برای بیان ملموستر این مسئله میتوان به یکی از نخستینکتبی که دانشجویان روانشناسی مم به خواندن آن هستند یعنی مکاتب روانشناسی وتاریخچه روانشناسی اشاره کرد که در طی آن، روانشناسی را به دانشجویان معرفی میکنند؛ کهعموماً این کتابها در امریکا تألیف و منتشر شدهاند و اساساً تاریخچه نویسی ازعلایق آمریکاییهاست نه اروپاییها!
برای مثال: کتابی با عنوانInternationalizing the History of Psychology» به معنای بینالمللیسازی تاریخچه روانشناسی» در سال ۲۰۰۶ منتشر شده که به سرویراستاری شخصی به نام آدرین سی براک» تألیف شده است.
حاج قاسم؛ شخصیتی که از «سلامت» عبور کرد، و در مسیر «طهارت» قرار گرفت
روانشناسی ,آمریکایی ,رویکرد ,هم ,اروپایی ,تاریخچه ,رویکرد آمریکایی ,آمریکایی در ,در روانشناسی ,هم در ,این کتابها
درباره این سایت